چرا از سایت پول در نمی آورم!! (قسمت اول)

سلام به دوستان وان کلیکی

خیلی اوقات این جمله را از صاحبان سایت ها می شنویم. چرا ما نمی توانیم از وب سایت مان کسب درآمد کنیم؟

داستان امروز مربوط به همین موضوع است.

چند وقت پیش همکاران در شرکت وقت مشاوره را هماهنگ کردند، همیشه قبل از مشاوره از مشتریان می خواهیم که فرم مشاوره را تکمیل کنند. وقتی فرم تکمیل شده مشتری را به من دادند یک نکته بسیار کلیدی در آن وجود داشت و آن مبلغ بسیار ناچیزی بود که در مقابل بودجه ماهانه تبلیغات نوشته شده بود.

بسیار تعجب کردم. وقتی روز مشاوره رسید همین موضوع را با مشتری مان در میان گذاشتم، توضیح داد که درآمدشان به خاطر پایین آمدن فروش کم شده است و الان واقعا نمی تواند بودجه ای را به تبلیغات و بازاریابی اختصاص دهد، در این مواقع بهترین راهکار این است که ببینید کدام هزینه ها مشکل ساز هستند، چون باید برای بازاریابی و تبلیغات پولی را تامین کنید.

هزینه های اشتباه: استخدام همیشه راه حل نیست.
وقتی دقیق بررسی کردم دیدم که این مجموعه 4 نفر کارمند دارد، از مشتری مان خواستم دقیق بگوید هر کدام چه سودی به شرکت می رسانند و همین جا بود که مشکل اصلی معلوم شد.

اگر فروش نباشد همه چیزهای دیگر فرعی است.
مشکل بزرگ اکثر صاحبان کسب و کار و وب سایت همین است که به جای تمرکز بر روی فروش، خودشان را مشغول و درگیر کارمندان و سایر کارها می کنند. وقتی از این مدیر خواستم که به جای این 4 کارمند که از نظر من اصلا کیفیت خوب نداشتند یک فروشنده حرفه ای و یک وب مستر استخدام کند خیلی تعجب کرد و تلاش کرد تا با دلایل و استدلال به من اثبات کند که این کارمندان برای کسب و کارش ضروری هستند. اما من هم چنان بر روی حرف خودم ایستاده بودم.

بازهم توصیه کردم که اگر می خواهد از ورشکستگی نجاب پیدا کند زودتر باید قید هر چهار نفر را بزند و یک فروشنده و وبمستر حرفه ای را استخدام کند.

این بار از طریق جدول زیر مقایسه کردم که چقدر دارد ضرر می کند.

اگر فرض کنیم هر کارمند در هرماه به علاوه حقوقی که دریافت می کند حداقل 1/2 حقوقش هزینه برای شرکت دارد، جدول زیر مشخص می کند که چرا بسیاری از کسب و کارها براحتی شکست می خورند.

فرض می کنیم حقوق هر کارمند 950000 تومان باشد

بنابراین این شرکت در هر ماه حداقل 5700000 تومان برای کارمندانی با بهره پایین هزینه پرداخت می کرد.

حالا اگر فقط دو نیروی با کیفیت با حقوق 1700000 تومانی استخدام کند وضعیت چگونه خواهد بود.

در حالت دوم شما علاوه بر هزینه کمتر دو کارمند استخدام کرده اید که تمرکزشان فقط بر فروش است و شما می توانید بر سایر جنبه ها و قسمت های کسب و کار تمرکز کنید.

متاسفانه این مدیر به توصیه ما توجهی نکرد و دقیقا سه ماه بعد دوباره درخواست یک جلسه مشاوره کرد.

این بار مشکل فقط کمبود درآمد یا فروش نبود.

مشکل اصلی سقوط و بدهی بود.

حقوق عقب افتاده کارمندان، پرداخت نشدن هزینه ها و قرار گرفتن در یک شرایط وحشتناک.

فقط سه ماه کافی بود تا یک کسب و کار در مسیر سراشیبی سقوط قرار گیرد.

حاصل درخواست جلسه مشاوره پاسخ نه از طرف ما بود، چون شعار ما همیشه این است که وارد پروژه ای که شکست خواهد خورد نمی شویم و بی توجهی این مدیر به توصیه های ما نتیجه اش این شد.

در قسمت دوم به این می پردازیم که اگر این مدیر به توصیه های ما گوش می کرد چه اتفاقی می افتاد.

منبع: دوره وبمستر پولساز

برای خواندن داستان های بیشتر وبمستری کلیک کنید